لغت نامه زیبای پسرم
زیبای مادر این برگ دیگری از زندگی توست
نفس مادر این روزها بسیار شیرین تر از گذشته شده ای و کارهایت تمام لحظه هایمان را از شور و شعف لبریز ساخته است.
دیگر گذشت ثانیه و دقیقه و ساعت را از یاد برده ایم و تو محور همه توجه ما شده ای.البته ناگفته نماند که اگر احیانا هم حواسمان پرت شود(حتی چند ثانیه)با فریاد زدن و بوسیدن مدام و حرکات دست ،به ما میفهمانی که به مساله هصلی یعنی جنابعالی بپردازیم.
القصه :تمام وقتمان در اختیار شماست شازده کوچولوی مامان
در میان همه کارهایت،حرف زدن و بر زبان آوردن واژه ها ی گوناکون بیش از همه مارا مسرور میکند.حال لغت نامه جدید با ابتکار پسرم را به یادگار در دفتر خاطراتش مینویسم.
ذرت =ذُدَت شبکه پویا=پوبا ژله=جیلی توپ=پوپ آب=آبَه مرضیه=آذی گندم=گَگُم سی دی=تی سی نان=نونو اتل متل=اَتَ مَتَ قند=گَند اتو=اتو مورچه=موچه بچه=نی نی گل=گُ صدای گوسفند= بَ بَ صدای خروس=قوقولی صدای هاپو=آپ آپ
صدای کلاغ=ـآر آر (همراه با حرکت دستها به اطراف و تقلید پرواز پرنده) نه گفتن (البته محکم و با صلابت و توام با اندکی عصبانیت هنگام مخالفت با مساله ای) بله=بَیِه افشین=اشین انواع حیوانات=جوجو تو تو داداش=دادا غذا=اَم پرتغال=پُتُغا کنترل تلوزیون=کُنتُ لاکپشت عروسکی=گاکی در جواب شعر (کی از همه قشنگتره)=من من بچه=بَچَه
گربه=پیشی گوجه=گُجَه پسته=پِتَه شمارش اعداد:گِک ،دو،سِ حلقه=حَقِه
کارها وهنر نمایی های دیگر گل پسر:
بیش از 4ماه است که نماز میخوانی (البته به سبک خودت).ولی آنچه این روزها بیش از پیش توجه ما را به خود جلب میکند،بالا بردن دودست تا کنار گوشها و قامت بستن توست که بسیار مردانه و زیبا صورت میگیرد.بالا بردن دو دست و قنوت گرفتنت واقعا مرا از خود بیخود میکند ،چنانکه گاه در نماز محو قنوت تو میشوم (با طلب بخشش از درگاه خداوند)
واژه هایی را زیر لب ،آرام برزبان می آوری و نگاهای زیر چشم بر من میکنی ،چون میفهمی که از شدت هیجان دستپاچه شده ام.
سجده ات هم که بسیار دیدنی است و بدین گونه است که به حالت رکوع خم میشوی و از همان بالا سرت را روی زمین میگذاری.از مطلب اصلی غافل شدم و ان اقامه نماز من وپدر بدون مهر نماز در اکثر مواقع است که به محض پهن شدن سجاده ها در اقدامی ناگهانی مهرها به یغما میروند.
پنهان شدنت پشت مبلها و پرده هاو دزدیدن نگاه از ما ،وقتی که تو را پیدا میکنیم.و با نگاه نکردن به ما فکر میکنی ما هم تو را نمیبینیم و به اصطلاح جانانه مخفی شده ای.
علاقه بسیار زیادی به پوشیدن چادر و روسری داری و هر از گاهی پارچه یا روسری بر سر میکشی و هنر نمایی میکنی.
وقتی چیزی را میخواهی و ما بخاطر ملاحظاتی مثل خطرناک بودن یا خراب شدن آن شیئ ،آن را به تو نمیدهیم،آنقدر ما را میبوسی که شرمنده شده و آن را دودستی تقدیمت میکنیم(فرزند سالاری به شیوه نوین).
به بازی کردن با وسایل برقی و من جمله دستگاه DWDبسیار علاقه مند و دریغ از بازی با اسباب بازی.
تازگی ها بیرون که میرویم کم طاقت میشوی و گاه گاه نق میزنی.همچنان نشستن در کالسکه را به راه رفتن ترجیح میدهی و گاهی افتخار داده و مسافتی را راه میروی و میدوی و البته به تک تک مغازه ها وارد شده و با کسبه محترم چاق سلامتی میکنی.
با اشاره دست به همه سلام و احوالپرسی میکنی و باتکان دست خداحافظی .
علاقه بسیار زیادبه آب بازی داری و کوچکترین فرصت را غنیمت میشماری.هنگام چای خوردنمان معرکه ای داریم .میخواهی که قندان را به تو بدهیم تا چن عدد میل نموده و مابقی را درون استکانها بیندازی و بع چای شیرین را روی فرشها بریزی که البه دیگر جای سالم و تمیزی برایشان باقی نمانده ودر این بین کوبیدن استکانها روی هم و شکستن آنها را نباید فراموش کرد که تعدادشان تا کنون به 5عدد میرسد.
بسیار اهل نظافت و خانه داری هستی.با جاروبرقی جارو میکنی(حمل دسته جارو و کشیدن آن در حالی که نفس نفس میزنی بسیار زیبا است).دستمال کشیدنت هم با آن همه دقت و ظرافت انگشتان حقیقتا صحنه ای بی نظیر است.
مساله جالب توجه دیگر شعرخواندنت ،همراه با حرکات موزون دستها و کوچک و بزرگ کردن چشم ها،خم کردن سر و شانه ها ست.این هنر نهفته ات که مارا مبهوت کرده و مانده ایم که چگونه آنها را یادگرفته و انجام میدهی،از آن کارهایی است که بی اختیار هرکه می بیند غرق خنده و حیرت میشود(به قول معروف از هرچه بدت آید،سرت آید).
کارهای دیگرت را فهرست وار می نویسم که مجالی تا برخواستنت از خواب و برهم زدن کاسه و کوزه ما باقی نمانده.
12 دندانت کامل در آمده و 13 و14 هم در حال نیش زدن است.
به برنامه توپولوها که ساعت 9 صبح از شبکه پویا پخش میشود بسیار علاقه داری و در در زمان پخش آن ،بهترین فرصت برای من است تا به تو غذا بدهم.اشتهایت بسیار کم است و بسیار آب میخوری.
به محض اراده کردن برای خروج از منزل با حرکت دست و باز و بسته کردن انگشتانت،مرا به سمت اتاقت فرامیخوانی تا لباسهایت را بدهم.
در خیابان و بیرون از منزل هم بسیار بسیار مورد توجه و محبت مردم قرار میگیری و بعضی هم طاقت نیاورده و لپهای نازنینت را مورد تفقد قرار میدهند.
هفته قبل برای چکاب مرا تا مطب دکتر همراهی کردی و در هنگام معاینه من ،در آغوش دکتر و پرستار اوقات خوشی را گذراندی.روز بعد هم تو را با خود به آزمایشگاه بردم و در آنجا هم مورد لطف پرستاری مهربان قرار گرفتی و چراغ قوه ای به تو هدیه داد که سرگرم باشی و جالب اینکه او هم مثل بقیه فکر کرد که تو دختر هستی و پرسید چرا گوشهایت را سوراخ نکرده ایم .
دو هفته قبل پدر برایت کلی اسباب بازی گرفت.
ماشین دیوانه (که از صدای موزیکش بسیار میترسی).عروسک پلنگ صورتی و لاکپشت.یک ارگ کوچک.و یک توپ بسیار بزرگ.
راستی به سبک ورزشکاران باستانی میچرخی و به محض گفتن طاها چرخش پهلوانی انجام بده،مشغول میشوی.
برای عیدت هم خرید کرده ایم که بعدا عکسهایش را میگذارم.
فدای پسر گلم.